مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بهتر است انسان با خدا خودمانی حرف بزند. همان طور که پیامبر صلی الله علیه و آله حرف می زد. پس هرگاه بنده ای به غصه و اندوه گرفتار شد، دعای پیامبر را بخواند تا خداوند حزن و غصه را از دل او زدوده و به جای آن مسرّت و شادی به وی عطا نماید.
یکی از عوامل معنوی، «انس با کلام الله» است. من برای تیمن و تبرک دعایی را از وجود مقدس آقا رسول الله صلی الله علیه و آله خدمت شما عرض میکنم [1]. حضرت فرمودند:
«هیچ بنده ی گرفتار و اندوهگینی نیست، مگر اینکه به خداوند اینگونه عرض می کند: «خدایا من بنده تو و فرزند بنده و کنیز تو هستم». این دعا خیلی مجرب است. خیلیها این را تجربه کرده اند و اثر آن را دیده اند که زود جواب میگیرند. بهتر است هر کس هم با زبان خودش با خدا صحبت کند و خدا هم این را خیلی دوست دارد که بندگانش با او خودمانی صحبت کنند.
«اختیارم به دست توست». این بسیار مهم است که انسان توجه داشته باشد که همه چیزش به دست خداست: «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم». «حکم تو در حق من قطعی است»، یعنی تو هر حکمی کنی همان میشود.
«قضا و تصمیمت درباره من عادلانه است». هر چه تصمیم بگیری عادلانه است.
«و از تو میخواهم به هر نامی که خود را به آن خواندهای یا در کتابت نازل کردهای و به هر کدام از بندگانت قرار دادهای و در علم غیب نزد خود گذاشتهای». در اینجا حضرت خدا را به اسمائش قسم میدهد. چون در قرآن فرمودند: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها[2]= خدا را نام های نیکوتر است؛ او را بدانها بخوانید.» خدا را به آن اسم های زیبا بخوانید. گاهی یک مشکلی یا ضعف شدید برایتان پیش می آید یا افرادی در حق شما ظلم میکنند و احساس تنهایی و ناتوانی به شما دست میدهد. در اینجا از اسماء «یا ناصر» به این معنی که خدایا تو یاریم کن، یا «یامعین» خدایا تو معین هستی، استفاده کنید. اینها اسماء خاص هستند.
همچنین انسان قبل از اینکه دعا کند، ذکر «یاغفور» بگوید تا کاملاً تخلیه شود و برای اجابت آماده شود. بعد 55 مرتبه «یا مجیب» بگوید.«یا مجیب» یعنی خدایا تو اجابت کن من را. حالا بعد دعایت را بگو با آن آداب خودش. پیامبر صلی الله علیه و آله به ما یاد میدهد که خدا را به اسمهایش قسم بدهیم.
در ادامه، حضرت دعا می کند: « قرآن را بهار دلم، نور سینهام، زداینده اندوهم و از بین برنده غمم بگردانی».
این نشان میدهد که ما باید با قرآن که شراب مؤمن است و انسان را شاد میکند، ارتباط داشته باشیم؛ اما ارتباط مؤثر، یعنی وقت بگذاریم تا ادبیات قرآن را خوب یاد بگیریم. اگر هم نمیخواهیم وقت بگذاریم ، لااقل از یک کتاب معتبر ترجمه و تفسیرش را که روان است را بخوانیم تا بدانیم چه میگوییم یا چه میفهمیم. این مسئله بسیار مهم است.
قرآن همه چیزش اثرگذار است. یعنی حضورش در جیب، اتومبیل، خانه و حتی لفظش مؤثر است. صوتش که پخش بشود مؤثر است، خواندنش مؤثر است، فهمیدنش بسیار مؤثر است. اگر انسان این را بفهمد خیلی شاد و آرام می شود.
چگونه دعا کنیم؟
خیلی خودمانی به خدا بگو: خدایا غمگینم، شادم کن، خدا این را خیلی بهتر میپسندد. انبیاء اینطور بودند. مثلاً گرسنهای بود، میگفت: خدایا گرسنهام. همینطوری به همین سادگی مثل این آیه: «رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ[3]= خدایا! بی تردید من به خیری که تو بر من فرو می فرستی نیازمند». با خدا باید مثل یک بچه که با مادرش حرف میزند، حرف بزنیم. در روایت داریم که وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله دستش را بالا میبرد، مثل بچهای بود که به پدر و مادرش التماس میکند. اینطور دعا می کرد. ما عادت نکرده ایم با خدا اینطوری حرف بزنیم.
متأسفانه هم خودشیفته هستیم و هم متکبر. بلد نیستیم خوب دعا کنیم. خدا این حالت خودمانی بودن و زار زدن را خیلی دوست دارد. چون وقتی زار میزنی، در واقع، حقیقت خودت که عین فقر مطلق است را به خدا نشان میدهی.
علت این که دعا اجابت نمیشود، این است که چیزی را پیش خدا میبریم. مثلا دیپلم داشتن، دکترا داشتن، مهندس بودن، مقامات، دارایی و تواناییها را با خود می بریم، بعد هم به خدا میگوییم: حالا یک کمکی به من کن. پیامبران و ائمه اصلا اینطور نبودند. وقتی میرفتند نزد خدا، هیچ چیزی نمیبردند و کاملاً با دست خالی دعا می کردند. فقر مطلق خود را اظهار می کردند.
در تعقیب نماز عصر داریم: «لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا= خدایا من هیچ چیزی ندارم، نه عرضه دارم نفعی به خودم برسانم، نه عرضه دارم ضرری را دفع کنم، نه میتوانم جلوی مرگم را بگیرم، نه اختیار زندگیام را دارم، هیچ چیزی دست خودم نیست.
وقتی آدم اینطوری به درگاه خدا میرود، اینجاست که در به رویش باز میشود و غیب به کمک انسان میآید. آنهایی که گره دارند، هر نوع گرهای اعم از جمادی و اقتصادی، گیاهی، حیوانی، مسائل علمی و عقلی و چه مسائل معنوی، علتش این است که تذلل در دعا ندارند. دعا باید با تذلل باشد. بعد ببینید که چقدر زود جواب میگیرید.
بعضیها دائماً منفیباف هستند، یعنی فکر میکنند که باید دائماً غصه بخورند و در زندگیشان مشکلات داشته باشند. همیشه نفوس بد میزنند. درحالی که اگر کسی شادی، چشمروشنیها، موفقیت ها و پیروزی ها را لایق خودش بداند و اینها را محکم از خدا بخواهد، خدا برایش سعادت و موفقیت میآورد.
اعتقاد به شانس و اقبال، خلاف سنن و قوانین الهی است
ما چیزی به اسم شانس و بخت نداریم. بخت یک خرافه است. افراد خرافی و مشرک قائل به این هستند که یک چیزی ورای اراده و قدرت الهی در زندگی هست. این دروغ است. چنین چیزی اصلاً وجود ندارد. ما اصلاً چنین چیزی نداریم که بگوییم یک کسی بدبخت یا بدشانس یا خوشبخت است. تنها خداست که منشأ همه خیرات و برکات است. بنابراین، بیسلیقگی نکنیم و همیشه بهترین ها را از خدا بخواهیم.
انسان باید شاکر و صابر باشد به بلای الهی. چون بلای الهی همیشه به نفع انسان داده میشود. اگر سرطان، مریضی، طلاق، مرگومیر و هر چه هست، انسان باید آن بخش نورش را بگیرد. چون بلا هم کفاره گناهان است و هم درجات آخرتی دارد. پس هیچ چیزی به ضرر ما داده نمیشود. بلکه همه به نفع ماست. این ما هستیم که فکر می کنیم همیشه باید چیزهای سخت را دریافت کنیم. باید از خدا چیزهای خوب بخواهیم.
در دعاها نگاه کنید: اهل بیت علیهم السلام میگویند: خدایا سختیها و بلاها را از ما برگردان و طول عمر، نشاط، شادی، مال کثیر، دل خوش، چشمروشنی و فرزند خوب بده. دائم چیزهای خوب میخواهند. این خودش در جذب نعمتها و موفقیتها خیلی به انسان کمک میکند.
از دیگران شکایت نکن، خودت را تغییر بده
در جذب شادی و جذب موفقیت ها این قانون وجود دارد که لازم نیست شما با بیرون از خودت بجنگی. مثلاً بعضیها مشکلات اقتصادی دارند، مشکلات خانوادگی دارند، مشکلات بیرونی دارند، دائم تلاش می کنند که با خود آن مشکل درگیر شوند. در حالی که این ساختار شخصیتی و شاکله انسان است که بیرون را با تو تنظیم میکند. پس اگر میخواهید بیرون به نفع تو تغییر کند، لازم نیست با بیرون درگیر بشوی و بیرون را عوض کنی. باید خودت را عوض کنی.
این مسئله به کرات اتفاق افتاده که مثلا زن میگوید: شوهرم خیلی بد است، بداخلاق است، مشروب میخورد، میزند، معتاد است. میگویم: حالا این شوهر تو حاضر است مشاوره بیاید؟ می گوید: نه. اصلاً کسی را قبول ندارد. اصلاً حرف گوش نمیکند. پس الان مشکل چطور حل میشود؟ با تغییر تو حل میشود. گاهی آدم با تغییرات خودش قدرت ایجاد تغییرات روحی فوقالعاده بینظیری را نسبت به اطرافیان شان پیدا میکند. بنابراین، دائم تلاش نکن روی مخ بچه و شوهرت بروی تا آنها یکدفعه عوض شوند. دائم بروی تلفنش را کنترل کنی و جیبش را بگردی یا سوال کنی: کجا بودی؟ کجا رفتی؟ با چه کسی بودی و با چه کسی رفتی؟ اینها مشکلی را حل نمیکند. بلکه تنفر طرف را از تو بیشتر میکند. تو هر چه مراقبت بیشتری بکنی، منفورتر میشوی. باید با تغییر در ساختار خودت، در او تغییر ایجاد کنی. دقت کنید قانون چطوری است.
ما باید برای اصلاح دیگران، خودمان را تغییر بدهیم. تو خودت را تغییر بده. بعد میبینی که بدون اینکه کاری کرده باشی و حرفی به طرف مقابل زده باشی، این تغییر اتفاق میافتد. در مورد جلب رحمت الهی هم همینطور است. این که خدا با تو چطور رفتار میکند؟ غیب و ملائکه با تو چطور رفتار میکنند؟ ائمه با تو چطور رفتار میکنند؟ اینها همه تابع این است که تو چطور روی ساختار شخصیتی خودت کار میکنی.
اگر تأثیری داشته باشد برای این است که وجود تو تأثیرپذیر است که آن تأثیر را دارد؛ وگرنه هیچ جادوگر، ساحر و دعانویسی نمیتواند روی انسان تأثیر بگذارد. اگر خود انسان ساختارش ضدضربه بشود از جایی تاثیری نمی پذیرد. ساختار ضدضربه یعنی تو باید ارتباطت را با غیب بیشتر کنی. کسی که اهل خواندن آیت الکرسی و چهار قل است، او اصلاً آسیب نمیبیند. اگر صد تا ساحر هم جمع بشوند.
بنابراین، بهترین کار این است که ساختار روحت را عوض کنی. ساختارت را بهشتی و معنوی کنی. اگر ساختارت با غیب و مرکز قدرت عالم هماهنگ بشود، خدا سرباز توست. خودش جنود تو میشود. خود خدا یار و جنود توست. ملائکه جنود و سرباز تو میشوند. همه چیز در اختیار تو است. معصومین کمک و یار تو میشوند. اگر کسی غیب را داشته باشد، یا ساختار شخصیتیاش ساختار قدرتمندی باشد، مگر کسی میتواند بیاید انسان را غمگین کند؟ یا بیاید آبروی انسان را ببرد؟ یا اینکه بخواهد کسی را سحر کند؟ اینها فقط برای شخصیتهای ضعیف است.
در مورد دعا هم همینطور است. در دعایی از امام سجاد علیه السلام آمده که حضرت می فرماید: «و أَقِرَّ عَیْنِی وَ فَرِّحْ قَلْبِی= و چشمم را روشن فرما و دلم را شادى بخش».
یکی از اسماء مهم خدا، «رفیق» است. این اسم را زیاد به کار ببرید تا با خدا رفیق شوید و دوست خدا بشوید. این تلاش ماست در راه انس با خداوند و غیب و خانواده آسمانیمان که میتواند ما را قدرتمند کند. از آن طرف همیشه عشق و محبت بینهایت و ثابت به نفع ماست.
مشکل چیست که بین ما و خدا، ملائکه و اهل بیت شکرآب میشود؟ از کجا شکرآب میشود؟ از اینجاست که طرف ما قهر صورت میگیرد. هیچ وقت قهر از طرف آنها صورت نمیگیرد. ما قهر میکنیم. ما بیمیل میشویم، ما بیاشتها میشویم. دیدنیها، شنیدنی ها، افکار و خیالات و خوردنی های حرام، اینها را میخوریم و سیستم به هم میریزد. یعنی سیستم شعوری دارد که آن را از دست میدهد. یعنی به جای اینکه با غیب ارتباط بگیرد و بتواند کمک بگیرد و بگوید: «إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ= تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم»، سیستم بیشعور میشود و سراغ آدم ها و چیزهای خرافی و سحر و جادو میرود. در حالی که اینها کمکی به او نمیکند و عمرش را تلف میکند.
قرآن می فرماید: «فَزادُوهُمْ رَهَقاً=[4] و جنّیان بر غرور و جهل آنها سخت میافزایند». یک تعدادی از آدمها به جنها پناه میبرند و احمقی خودشان بیشتر میشود. چون پناه میبرند به جایی که نبایند ببرند. بهمین د لیل، حماقت خودشان بیشتر میشود.
اینکه دعا می کنیم: خدایا دلم را شاد کن، یا امام رضا علیه السلام دلم را شاد کن، یا امام زمان علیه السلام الان غمگینم، به دادم برس و شادم کن. وقتی که موانع شنیدن صدایت را در وجود خودت از بین بردی که صدایت شنیده بشود، آنها هم صدایت را میشنوند. حالا کمک میخواهی، کمکت میکنند. پس عوامل معنوی شادی خیلی مهم است. به شرطی که ما آن روحیات و معنویات را در خودمان تقویت کنیم که زندگیمان پر از شادی بشود.
قا/217
شادی/ شادی معنوی/ قرآن و دعا
[1]. دعای پیامبر اسلام (ص) برای رفع اندوه و غم در زندگی
اللَّهُمَّ إِنِّی عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ أَمَتِكَ نَاصِیَتِی بِیَدِكَ مَاضٍ فِیَّ حُكْمُكَ عَدْلٌ فِیَّ قَضَاؤُكَ أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَكَ أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِی كِتَابِكَ أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَكَ أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِیعَ قَلْبِی وَ نُورَ صَدْرِی وَ جَلَاءَ حُزْنِی وَ ذَهَابَ هَمِّی
خداوندا من بنده و فرزند بنده تو و فرزند كنیز توام، سرنوشتم بدست تست، فرمانت را مجرى میدارى، و در قضا و قدرت عادلى، ترا قسم بهمه اسماء خودت كه خود را بدانها نامیدهاى یا آنها را در كتابت نازل كرده یا به یكى از خلق خود تعلیم دادهاى یا در علم غیب خود مكنون داشتهاى قرآن را روشنى دل و نور سینه و وسیله بر طرف شدن حزن و از بین رفتن اندوه من قرار ده.
[2] . سوره اعراف/ آیه 180.
[3] . سوره قصص/ آیه 24.
[4] . سوره جن/ آیه 6.
کلیدواژه ها:
آثار استاد